مقالات
درخواست گزارش کارشناس مجری قرار ذیل مبحث دادرسی مالیاتی قرار می گیرد و موضوع و سرفصلی مهم در حوزه مالیات محسوب می شود و دارای توضیحاتی به شرح زیر است که خدمت شما ارائه می گردد.
هدف از رسیدگی مالیاتی، تعیین درآمد مشمول مالیات و در نتیجه تعیین مبلغ مالیات است. این خروجی می تواند در سه حالت زیر اتفاق بیفتد:
خروجی فرآیند رسیدگی یا حسابرسی مالیاتی، برگه تشخیص مالیات یا برگه مطالبه یا در مواقع بسیار نادر، برگ قطعی مالیاتی است.
برگ تشخیص مالیاتی درخصوص مالیات بر درآمد صادر می شود، برگ مطالبه در خصوص مالیات تکلیفی و مالیات بر ارزش افزوده و جرائم مالیاتی صادر می شود و برگ قطعی در صورتی صادر می شود که مودی رای را بپذیرد.
در انتهای فرآیند رسیدگی، این برگ تشخیص به مودی ابلاغ می شود.
توضیحات بیشتر مربوط به فرآیند رسیدگی و همچنین فایل کاربردی نامه درخواست گزارش رسیدگی در این صفحه قابل نمایش است.
ابلاغ جزو یکی از فصل های قانون مالیات های مستقیم است و در فصل ۸ از باب ۴ این قانون قرار دارد که ماده ۲۰۳ تا ۲۰۹ آن را شامل می شود.
ابلاغ از نظر انواع به دو دسته کلی تقسیم می شود:
۱ – ابلاغ فیزیکی، یعنی برگه تشخیص به صورت فیزیکی به مودی داده می شود.
۲ – ابلاغ الکترونیکی که از سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به بعد در قانون اضافه شده است.
در تقسیم بندی دیگر، ابلاغ را می توان از نظر ماهیت به دو دسته زیر تقسیم کرد:
۱ – ابلاغ واقعی، یعنی کاغذ برگ تشخیص واقعا به مودی تحویل داده شده است و یا توسط مودی رویت شده است.
۲ – ابلاغ قانونی، که در این نوع ابلاغ برگه ای تحویل مودی داده نمی شود، بلکه به محل فعالیت او الصاق می شود و یا در روزنامه های کثیرالانتشار منتشر می شود. در این حالت فرض بر این است که مودی اوراق را دیده است.
در نتیجه برگ تشخیص یا مطالبه از طریق یکی از این حالت ها به مودی ابلاغ می شود.
سپس ۳ حالت کلی به وجود می آید:
۱ – پذیرش برگ تشخیص توسط مودی، در این صورت مودی نامه تمکین می زند و به این معنی است که برگ تشخیص را قبول دارد. در این حالت مودی وارد مراحل دادرسی مالیاتی نمی شود.
۲ – اعتراض به برگ تشخیص که مودی ظرف ۳۰ روز از تاریخ ابلاغ، مهلت اعتراض به آن را دارد.
نکته: روز ابلاغ و روز اعتراض جزو مهلت ۳۰ روزه محاسبه نمی شود.
۳ – عدم اعتراض به برگ تشخیص، به این صورت که مودی ظرف ۳۰ روز از تاریخ ابلاغ، هیچ واکنشی نشان ندهد.
در این حالت، اگر ابلاغ واقعی صورت گرفته باشد، برگه تشخیص یا مطالبه قطعی می شود، اما اگر ابلاغ قانونی باشد و اعتراضی در مهلت ۳۰ روزه صورت نگیرد، مودی در حکم معترض شناخته می شود و پرونده به هیات بدوی ارجاع داده می شود. این حالت مرحله توافق با ممیز کل را ندارد.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره بحث ابلاغ، می توانید به صفحه سوالات متداول ابلاغ مراجعه کنید و با حالت های مختلف آن آشنا شوید.
اگر مودی اعتراض خود را ظرف مهلت مقرر ثبت کند، وارد فرآیند دادرسی مالیاتی می شود.
به طور کلی زمانی که برگ تشخیص یا برگ مطالبه یا برگ قطعی صادر می شود، مودی وارد مرحله دادرسی مالیاتی می شود.
دادرسی مالیاتی به زبان ساده، فرآیند رفع و حل اختلاف بین مودی و سازمان مالیاتی است که این اختلافات ممکن است به دلایل مختلفی رخ بدهد، از جمله برای ابلاغ، معافیت ها، مشوق ها، عدم رعایت احکام مالیاتی یا …
مراجع دادرسی مالیاتی از نظر نوع رسیدگی به پرونده ها ۲ گروه هستند:
۱ – مراجعی که رسیدگی ماهوی دارند.
۲ – مراجعی که رسیدگی شکلی دارند.
رسیدگی ماهوی، به این معنی است که مرجع رسیدگی کننده به ماهیت پرونده ورود می کند و امکان تغییر درآمد مشمول مالیات و مبلغ مالیات را دارد و می تواند آن را کم بکند، از جمله مراجع رسیدگی کننده ماهوی را می توان مرجع ۲۳۸ یعنی مرحله توافق با ممیز کل، هیات بدوی، هیات تجدید نظر و هیات ۲۵۱ مکرر نام برد.
تعریف رسیدگی شکلی برعکس رسیدگی ماهوی است و در آن مرجع رسیدگی کننده، به ماهیت پرونده نمی تواند ورود کند و صرفا به رعایت مقررات و احکام قانونی رسیدگی می کند، در نتیجه امکان تغییر درآمد مشمول مالیات را ندارد و فقط چک می کند که ابلاغ درست صورت گرفته باشد و یا مشوق ها و معافیت ها درست داده شده باشند. شورای عالی مالیاتی موضوع ماده ۲۵۱، هیات موضوع ماده ۲۱۶ و دیوان عدالت اداری از مهم ترین مراجعی هستند که به صورت شکلی صورت می گیرند.
زمانی که مودی در مرحله ۲۳۸ توافق نمی کند، پرونده به هیات حل اختلاف بدوی ارجاع داده می شود و مودی می بایست در این هیات حاضر شود که تاریخ و ساعت آن از قبل به او اعلام خواهد شد.
خروجی هیات بدوی، صدور رای است و مانند مرحله ۲۳۸، توافقی صورت نمی گیرد، اما صدور رای هیات بدوی می تواند به دو شکل باشد: صدور رای مستقیم و یا صدور دستور اجرای قرار.
دستور اجرای قرار انواع مختلفی دارد که شایع ترین و متداول ترین نوع آن، اجرای قرار کارشناسی است، یعنی هیات بدوی اعلام می کند برای رای به پرونده، نیاز است بررسی بیشتری صورت بگیرد و در نتیجه پرونده را به یک کارشناس اجرای قرار ارجاع می دهد. سپس کارشناس، مجدد پرونده را بررسی می کند و نظر کارشناسی می دهد و هیات مجددا بر اساس نظر کارشناسی رای صادر می کند.
بنابراین می توان خروجی هیات حل اختلاف بدوی را رای دانست که این صدور رای ممکن است مستقیم باشد و یا ممکن است به کارشناس ارجاع داده شود و بعد رای صادر شود.
پس از صدور رای توسط هیات بدوی، ابلاغ به مودی انجام می شود و ۳ حالت کلی اتفاق میفتد:
۱ – پذیرش رای هیات بدوی توسط مودی که باعث قطعی شدن پرونده و رای می شود.
۲ – عدم اعتراض مودی در مهلت مقرر که برای هیات بدوی این مهلت ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ رای هیات است و در این حالت پرونده و رای قطعی می شود.
۳ – اعتراض به رای هیات توسط مودی ظرف مهلت مقرر که همان ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ رای هیات است و در این حالت پرونده به هیات تجدید نظر ارجاع داده می شود.
مراحل و توضیحات بالا، فرآیند هیات بدوی از ابتدا تا انتها را بیان می کند.
هیات های حل اختلاف مالیاتی شامل سه نفر می باشد:
نماینده بند ۱ که نماینده سازمان امور مالیاتی است.
نماینده بند ۲ که قاضی بازنشسته یا حقوقدان مطلع است.
نماینده بند ۳ که نماینده مودی است.
از طرف دیگر افرادی که به هیات های حل اختلاف مراجعه می کنند می توانند مودی، نماینده مودی، وکیل مودی و یا نماینده اداره مالیاتی باشد.
نکته اول این است که امکان اعتراض به نماینده بند ۳ وجود دارد که این اعتراض هم می تواند به صورت کتبی انجام شود، به این صورت که در انتهای نامه اعتراض برای مثال این طور ذکر می شود که “انتخاب مودی برای نماینده موضوع بند ۳ ماده ۲۴۴ قانون مالیات های مستقیم، از جامعه مشاوران رسمی مالیاتی باشد” و هم می تواند به صورت سیستمی باشد، به این صورت که باید آن را در سامانه قید کرد و نماینده بند ۳ خود را انتخاب کرد.
نکته دوم است که زمانی که مودی برای اعتراض به برگ تشخیص، نماینده بند ۳ خود را انتخاب می کند، برای هیات تجدید نظر مجدد نیاز به انتخاب آن ندارد و همان یک انتخاب برای تمام هیات ها جاری است، مثلا اگر مودی نماینده بند ۳ خود را از اتاق بازرگانی دعوت کرد، این نماینده برای او در تمام مراحل از اتاق بازرگانی می آید، البته به این معنا نیست که نماینده او فقط یک نفر باشد، بلکه این نمایندگان از یک جا می آیند، ولی نفرات می توانند با هم فرق داشته باشند.
پاسخ: در این دو حکم ذکر شده هیچ تناقضی وجود ندارد.
تفاوت در اینجاست که در ماده ۲۴۴ قانون مالیات های مستقیم، نماینده بند ۱، “نماینده سازمان مالیاتی” است، در صورتی که در تبصره ماده ۲۴۶ قانون مالیات های مستقیم می گوید مودی یا نماینده او یا “نماینده اداره مالیاتی”.
نماینده اداره مالیاتی یعنی نماینده اداره ای که برگه تشخیص مالیاتی را صادرکرده است و می تواند در هیات حضور داشته باشد و از برگه تشخیصی که صادر کرده دفاع کند، البته در عمل این اتفاق هیچ گاه رخ نخواهد داد.
این یعنی “نماینده اداره مالیاتی” با “نماینده بند ۱ که نماینده سازمان مالیاتی است” دو شخص جدا هستند، بنابراین هیچ تناقضی وجود ندارد.
دومین هیات حل اختلاف مالیاتی و سومین مرجع دادرسی، هیات حل اختلاف مالیاتی تجدید نظر موضوع ماده ۲۴۷ قانون مالیات های مستقیم است که از نظر ساختار و ویژگی های شکلی مانند هیات بدوی شامل ۳ نفر است و دارای نماینده بند ۱ و ۲ و ۳ است.
رای هیات بدوی قطعی است، ولی اگر مودی ظرف مدت ۲۰ روز اعتراض کرد، این رای از قطعیت در می آید و به هیات تجدید نظر ارجاع می شود.
اما در رابطه با رای هیات تجدید نظر می توان گفت قطعی و لازم الاجرا است؛ یعنی مودی موظف به پرداخت یا ترتیب پرداخت مالیات است و در صورت عدم پرداخت یا عدم ترتیب پرداخت، سازمان می تواند برای وصول و اجرا و توقیف اموال اقدام کند تا مطالباتش را وصول کند.
البته درست است که مودی بعد از هیات تجدید نظر هم می تواند مراحل بعدی دادرسی مثل شورای عالی مالیاتی یا دیوان عدالت اداری را طی کند، اما این یک مسیر جداگانه است که در آن مودی مالیات را پرداخت یا ترتیب پرداخت آن را می دهد و ادامه فرآیند دادرسی خود را پیش می برد و در صورتی که در مراحل بالاتر رای گرفت، رای هیات تجدید نظر نقض می شود و می تواند درخواست استرداد کند.
حال که با مطالب مربوط به دادرسی مالیاتی و هیات های حل اختلاف مالیاتی آشنا شدید و تعریف کارشناس مجری قرار را مطالعه کردید و کاربرد نامه درخواست گزارش کارشناس مجری قرار را دانستید، از شما دعوت می شود تا در این قسمت، نمونه فایل این نامه را دانلود کنید و با اطمینان خاطر در مراحل دادرسی مالیاتی خود از آن استفاده کنید، چرا که فایل مربوطه توسط تیم حرفه ای واحد اجرای حسابدانان طراحی شده است و قطعا برای شما کاربردی خواهد بود.